زمان های قديم٬ وقتی هنوز راه بشر به زمين باز نشده بود ٬ فضيلت ها و تباهی ها دور هم جمع شده بودند.
ذکاوت گفت بياييد بازی کنيم. مثل قايم باشک!
ديوانگی فرياد زد: آره قبوله من چشم می زارم!
چون کسی نمی خواست دنبال ديوانگی بگردد٬ همه قبول کردند.
ديوانگی چشم هايش را بست و شروع به شمردن کرد: يک٬ ... دو٬ ... سه٬ ... !
همه به دنبال جايی بودند که قايم بشوند.
نظافت خودش را به شاخ ماه آويزان کرد.
خيانت خودش را داخل انبوهی از زباله ها مخفی کرد.
اصالت به ميان ابرها رفت.
هوس به مرکز زمين راه افتاد.
دروغ که می گفت به اعماق کوير خواهد رفت٬ به اعماق دريا رفت.
طعم داخل يک سيب سرخ قرار گرفت.
حسادت هم رفت داخل يک چاه عميق.
آرام آرام همه قايم شده بودند و
ديوانگی همچنان می شمرد: هفتادو سه٬ هفتادو چهار٬ ...
اما عشق هنوز معطل بود و نمی دانست به کجا برود.
تعجبی هم ندارد. قايم کردن عشق خيلی سخت است.
ديوانگی داشت به عدد ۱۰۰ نزديک می شد٬ که عشق رفت وسط يک دسته گل رز آرام نشت.
ديوانگی فرياد زد: دارم ميام. دارم ميام ...
همان اول کار تنبلی را ديد. تنبلی اصلا تلاش نکرده بود تا قايم شود.
بعد هم نظافت را يافت. خلاصه نوبت به ديگران رسيد. اما از عشق خبری نبود.
ديوانگی ديگر خسته شده بود که حسادت حسوديش گرفت و آرام در گوش او گفت: عشق در آن سوی گل رز مخفی شده است.
ديوانگی با هيجان زيادی يک شاخه گل از درخت کند و آن را با تمام قدرت داخل گل های رز فرو برد.
صدای ناله ای بلند شد.
عشق از داخل شاخه ها بيرون آمد٬ دست هايش را جلوی صورتش گرفته بود و از بين انگشتانش خون می ريخت.
شاخه ی درخت٬ چشمان عشق را کور کرده بود.
ديوانگی که خيلی ترسيده بود با شرمندگی گفت
حالا من چی کار کنم؟ چگونه می توانم جبران کنم؟
عشق جواب داد: مهم نيست دوست من٬ تو ديگه نمي تونی کاری بکنی٬ فقط ازت خواهش می کنم از اين به بعد يار من باش.
همه جا همراهم باش تا راه را گم نکنم.
و از همان روز تا هميشه عشق و ديوانگی همراه يکديگر به احساس تمام آدم های عاشق سرک می کشند ...!!!
دل نوشته هام،جزوه های دست نویسم،همه و همه
راز دل پریشانم را رسوا می کنن
و من
آواره ی سرزمین رویاهام می شم
هیچ کی نمی دونست
تو... تنها بهانه ی مشق عشق من بودی!
تمام سطر سطر نوشته هام عطش عشق تو بود!
عشقی نافرجام،عشقی بی پایان و عشقی بی تو... !
هر شب تنهایی در تاریخ : 1389/12/8/0 - - گفته است :
قشنگ می نویسی.
تو هم مثل خودم دیوونه ای... پاسخ:salam khoobi
hala mage ma che khosoosiate yeksani darim ke khodayi nakarde divoone bashim
mamnoon omadi bazam bia
age khasti linkam kon
bye
ممنون که به وبم امده بودی.داستان عشق ودیوانگی را در وجودم حس کردم .داستان منم هست ... زیبا بود پاسخ:salam
gofti mesle dastane to hastesh mage to ham in ghadr asheghi
linkam kon
bazam bia
bye
nazar dade bodi ke mage ashegi nale dare. dar b bayad begam ke are ashegi nale ham dare chon vagti eshget behet khoanat bokone mifahmi ke man chi migam
.
rasti age khasti mano link kon be man bego ta linket konam
bazam be man sar bezan
mer30
bye
پاسخ:salam
mamnoon ke sarzadi
man eshghi nadashtam yani nakhastam ke dashte basham akhe akhare bishtareshoon khianate
shoma ham mano link kon
bazam bia
bye